کلبه تنهایی من سعید

ساخت وبلاگ
ای شب از رویای تو رنگین شدهسینه از عطر توام سنگین شده ای به روی چشم من گسترده خویش شادیم بخشیده از اندوه بیش همچو بارانی که شوید جسم خاک هستیم زآلودگی ها کرده پاک ای تپش های تن سوزان من آتشی در سایه ی مژگان من ای ز گندم زارها سرشارتر ای ز زرین شاخه ها پر بارتر ای در بگشوده بر خورشیدها در هجوم ظلمت تردیدها با توام دیگر ز دردی بیم نیست هست اگر، جز درد خوشبختیم نیست ای دل تنگ من و این بار نور؟ ها ی ه کلبه تنهایی من سعید...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه تنهایی من سعید دنبال می کنید

برچسب : بخوانی,بروی, نویسنده : frayanyalda13501 بازدید : 8 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1396 ساعت: 15:35

دوستان، شرح پریشانی من گوش کنید / داستان غم پنهانی من گوش کنیدقصه ی بی سر و سامانی من گوش کنید / گفت و گوی من و حیرانی من گوش کنیدشرح این آتش جانسوز نگفتن تا کی؟سوختم، سوختم، این راز نهفتن تا کی؟روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم / ساکن کوی بت عربده جویی بودیمعقل و دین باخته دیوانه ی رویی بودیم / بسته ی سلسله ی سلسله مویی بودیمکس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبودیک گرفتار از این جمله که هستند نبودن کلبه تنهایی من سعید...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه تنهایی من سعید دنبال می کنید

برچسب : پریشانی, نویسنده : frayanyalda13501 بازدید : 16 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1396 ساعت: 15:35

در میان من و تو فاصله هاستگاه می اندیشممی توانی تو به لبخندی این فاصله را برداریتو توانایی بخشش داریدستهای تو توانایی آن را داردکه مرا زندگانی بخشدچشمهای تو به من می بخشد شور عشق و مستیو تو چون مصرع شعری زیباسطر برجسته ای از زندگی من هستیدفتر عمر مرا با وجود توشکوهی دیگررونقی دیگر هستمی توانی تو به من زندگانی بخشییا بگیری از من آنچه را می بخشیمن به بی سامانی ، باد را می مانممن به سرگردانی ، ابر را کلبه تنهایی من سعید...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه تنهایی من سعید دنبال می کنید

برچسب : کاشکی,خواندی, نویسنده : frayanyalda13501 بازدید : 18 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1396 ساعت: 15:35

شبی از پشت یك تنهایی نمناك و بارانی تو را با لهجه ی گل های نیلوفر صدا كردم تمام شب برای باطراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا كردم پس ازِ یك جستجوی نقره ای در كوچه های آبی احساس تو را از بین گل هایی كه در تنهایی ام رویید با حسرت جدا كردم                           و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی دلم حیران و سرگردان چشمانی ست رویایی و من تنها برای دیدن زیبایی آن چشم تو را در دشتی از تنهایی و کلبه تنهایی من سعید...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه تنهایی من سعید دنبال می کنید

برچسب : نیافتنی, نویسنده : frayanyalda13501 بازدید : 14 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1396 ساعت: 15:35


وبلاگ شعر و ادبیات عشق
و کلبه تنهایی من
آیا میشه به عشق و وفای دختری
حساب کرد ؟؟؟؟
آیا از دختر بی وفاتر هم تو این دنیا هست !!!!
نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه

كاش گناهي كنم كه مجازاتش تبعيد به قلب تو باشد

کلبه تنهایی من سعید...
ما را در سایت کلبه تنهایی من سعید دنبال می کنید

برچسب : دوستت,دارم, نویسنده : frayanyalda13501 بازدید : 8 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1396 ساعت: 15:35

من به آمار زمین مشکوکم تو چطــــــــــور؟ اگر این سطح پر از آدمهاســـــــــــــــــــــت پس چرا این همه دلها تنهاســـــــــــــــت؟ بیخودی می گویند هیچ کس تنها نیست چه کسی تنهانیست؟ همه از هم دورند همه در جمع ولی تنهاینـــــــــــــــــــــــــــــد من که در تردیدم تو چطور؟ نکند هیچکسی اینجا نیســـــــــــــــــــــــــت گفته بود آن شاعر : هر که خود تربیت خود نکند حیوان است آدم آنست که او را پدر و کلبه تنهایی من سعید...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه تنهایی من سعید دنبال می کنید

برچسب : تنهایی, نویسنده : frayanyalda13501 بازدید : 14 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1396 ساعت: 15:35

گرچه من سوخته ام دم به دم از تنهایی دور از آغوش تو یخ بسته ام از تنهایی   خانه در خویش فرو رفته و من خاموشم رونق تازه گرفته ست "غم" از تنهایی   نیمه شب لحظه ی یادآوری لب هایت بوسه بر باد هوا می زنم از تنهایی   همه ی عمر به جز نام تو را مشق نکرد نکشیده ست چه ها این قلم از تنهایی!   امشب اما دو قدم آمده ای سمت دلم تا که من دور شوم صد قدم از تنهایی...! کلبه تنهایی من سعید...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه تنهایی من سعید دنبال می کنید

برچسب : سوخته, نویسنده : frayanyalda13501 بازدید : 9 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 4:18

در آغوشت کشیدم مثل خاک مرده باران را تحمل کن کمی، اندوه آغوش بیابان را   سر ناسازگاری دارم اما پافشاری کن بیابان سخت عادت می‌کند آداب مهمان را   چه تقدیری که پایان بیابان ها بیابان هاست در آغوشم بخوان این بیت‌های رو به پایان را   سکوت ابرها را گرگ باران دیده می‌فهمد تو نم ‌نم ناامیدی مستی دریای بی‌جان را   و فردا در کنار راز‌هایم خاک خواهی شد بیابان‌ها بیابان‌ها نمی‌فهمند باران را کلبه تنهایی من سعید...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه تنهایی من سعید دنبال می کنید

برچسب : بیابان, نویسنده : frayanyalda13501 بازدید : 10 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 4:18

خون به دلم کرد و کناری گذاشت در سبدم عشق اناری گذاشت   تا ببرد صبر و قرار از دلم با دل تو عشق قراری گذاشت   خوار مرا خواست اگر در فراق همدم گلهای تو خاری گذاشت   هیچ سری نیست که بی سرّ اوست عشق به دوش همه باری گذاشت   عقل پریشان‌شده دید و گذشت عشق اگر راه فراری گذاشت   قبل تو و بعد تو چیزی نبود بین دو پاییز بهاری گذاشت کلبه تنهایی من سعید...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه تنهایی من سعید دنبال می کنید

برچسب : خون,دلم,کرد, نویسنده : frayanyalda13501 بازدید : 11 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 4:18

اگر این پَنجره در سینه یِ دیوار نبود و کنارَم ، قَلم و کاغذ و خودکار نبود   چه بلا هایِ عجیبی به سرم می آمد فرض کن داخلِ زِندانی و سیگار نبود   آمد و...شُد همه یِ دار و ندارم هر چَند بودن و رَفتن او دَست من اِنگار نبود   باز هَم ، باد بَهاری ، همه جا ، میپیچَد گُلِ سَر کاش به مو یِ تو گرفتار نبود   نکنَد دستِ کسی دستِ تو را لَمس کنَد کاش این دِلهُره اینقَدر ، دِل آزار نبود   رَفتی و بَعدِ تو در شهر جِنایَت ها شُد خَنده ای رویِ لَبَم ، بَعدِ تو در کار نَبود   اگر این پَنجره در سینه یِ دیوار نبود غَزَلی وَصل به مو های تو این بار نبود کلبه تنهایی من سعید...ادامه مطلب
ما را در سایت کلبه تنهایی من سعید دنبال می کنید

برچسب : کاش,این,پنجره, نویسنده : frayanyalda13501 بازدید : 11 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 4:18